عقل به عنوان قوهای از قوای نفس انسانی دارای کارکردهای مختلف است که عبارتاند از ادراک و فهم، انتزاع، تجرید، تعمیم، تحلیل، تجزیه، ترکیب، تعریف، سنجش و مقایسه، حکم و استدلال یا استنتاج. ذکر این کارکردها به صورت استقرایی است و میتوان موارد دیگری را یافت و بر آنها افزود. ابنعربی در فتوحات به صورت پراکنده درباره کارکردهای عقل سخن گفته است و تبیینهای خاصی دراینباره دارد. عقل توانایی ادراک معانی مجرد از مواد را دارد و به دلیل خاصیت قبول که در او هست، معارف شهودی را ادراک کرده و میپذیرد. شرط دستیابی عقل به معانی مجرد، تجرید و تلطیف معانی از ماده و عوارض ماده است و این کار توسط خیال و به کمک عقل صورت میگیرد و نیز تنزل معانی مجرد از عالم عقل به خیال و حس مستلزم تکثیف و صورتگری معانی در خیال است. ادراک حسی و خیالی استعداد لازم را برای ادارک معانی توسط عقل را فراهم میکنند. معانی قابل خلق و ابداع نیستند. آنها صرفاً تعقل میشوند و جایگاه اصلی آنها در حضرت معانی و علم حقتعالی است. حقیقت اشیا را معانی تشکیل میدهد و ظهور و تنزل آنها در هر مرتبهای مستلزم پذیرش احکام و آثار آن مرتبه است. ادراک اشیا در مرتبه حس ادراک معانی در قالب صور محسوس مادی است و ادراک خیالی، ادراک معانی در قالب صور خیالی است و ادراک عقلی، ادارک معانی در قالب صور معقول است. بیشتر انسانها قدرت بر تجرید معانی از موادشان را ندارند و بیشترین بهرهشان از معانی در حد خیال منتشر و صور خیالی مبهم است.