@article { author = {مولائی, علی and گلشنی, مهدی}, title = {}, journal = {}, volume = {18}, number = {72}, pages = {5-34}, year = {2018}, publisher = {}, issn = {1735-0743}, eissn = {}, doi = {}, abstract = {}, keywords = {}, title_fa = {الگوی استخراج نظام‌مند منابع و ابزارهای معرفت از قرآن کریم}, abstract_fa = {مسئله منابع و ابزارهای معرفت و تفکیک صحیح آنها از همدیگر، همواره مورد بحث عالمان معرفت‎شناسی بوده است. به دلیل جایگاه والای قرآن نزد اندیشمندان مسلمان در تبیین اندیشۀ اسلامی، توجه به آموزه‌های آن در این مسئله و به‎دست‏آوردن منابع و ابزاهای معرفت قرآنی، همچون دیگرمسائل معرفتی برای معرفت‌شناسان اسلامی، اهمیت ویژه‎ای خواهد داشت. علاوه بر استفاده‌هایی که با روش‌های معمول در قرآن‌پژوهی موضوعی، در حل این مسئله از ساحت قرآن کریم صورت گرفته است، می‌توان با رویکردی جدید، به نتایج کامل‌تری در شناسایی و تفکیک منابع و ابزارهای معرفت قرآنی دست یافت. در این کتاب آسمانی، استعمال واژه‌های دارای بار معرفتی در قالبی خاص، الگویی را برای استخراج نظام‌‎مند منابع و ابزارهای معرفتی که در خدمت هدف هدایتگری قرآن قرار می‌گیرند، در اختیار ما قرار می‌دهد. در این تحقیق ابتدا وحدت ساختاری برخی عبارات قرآن در به‎کارگیری واژگانی که از لحاظ معرفت‎شناسی در قاموس اصطلاحات قرآنی حائز اهمیت‌اند، نشان داده می‏شود و بر اساس ارکان این ساختار، الگویی برای شناسایی و استخراج منابع و ابزارهای معرفت قرآنی، معرفی می‏شود، سپس معنای لغوی و اصطلاحی واژگان معرفتی به‏کاررفته در این الگو مورد بررسی قرار می‌گیرد. در ادامه با دنبال‏کردن این الگو در تمامی آیات، منابع و ابزارهای معرفت قرآنی استخراج شده، به صورت دسته‌بندی‏شده ارائه می‌گردد.}, keywords_fa = {قرآن,منابع معرفت,ابزارهای معرفت,الگوی استخراج,آیه,ذکری,عبرت,بلاغ}, url = {https://zehn.iict.ac.ir/article_30570.html}, eprint = {https://zehn.iict.ac.ir/article_30570_1a90734c8741204cd4765a72909b4767.pdf} } @article { author = {ابوالقاسمی, نرگس and نصری, عبدالله and خالقیان, فضل الله}, title = {}, journal = {}, volume = {18}, number = {72}, pages = {35-66}, year = {2018}, publisher = {}, issn = {1735-0743}, eissn = {}, doi = {}, abstract = {}, keywords = {}, title_fa = {تحلیل انتقادی مبانی معرفت‎شناختی اومانیسم دکارتی بر اساس اندیشۀ علامه جعفری}, abstract_fa = {اومانیسم به عنوان نگرش حاکم بر دوره مدرنیته، موجودیت خود را تا حدود بسیاری مرهون مبانی و روش معرفت‌شناختی دکارت است. ویژگی اصلی معرفت‌شناسی دکارت اصالت‏دادن به عقلانیت ابزاری است. به عقیدۀ او می‌توان با عقل و بدون هرگونه توسّلی به حواس، به شناختی از واقعیت دست یافت. او با این مبنا خود را به نحوى مطلق به صورت موجودى مى‌شناسد که وجودش یقینى‌تر از همه چیز است. او اگرچه یک اومانیست به معنای امروزی نیست، اما محصول معرفت‌شناسی‌اش تصویری از انسان ارائه می‌کند که او را محور جهان هستی و ماسوای او را ذیل هستی او قرار می‌دهد. علامه محمدتقی جعفری از جمله فیلسوفان معاصر است که با عرضۀ مبانی معرفت‌شناختی متفاوتی به نقد اومانیسم پرداخته است. او ضرورت شناخت را در راستای نظام حیات معقول می‌بیند و معتقد است حواس طبیعی، عقل نظری، شهود عرفانی و وحی از ابزار معرفت است. این مقاله به قصد تحلیل انتقادی اومانیسم دکارتی ابتدا ارکان معرفت‌شناسی دکارت را تبیین و در ذیل هر یک دیدگاه علامه جعفری و وجوه تشابه و تضاد اندیشه آن دو را مطرح نموده است.}, keywords_fa = {معرفت‎شناسی,اومانیسم,دکارت,علامه جعفری}, url = {https://zehn.iict.ac.ir/article_30571.html}, eprint = {https://zehn.iict.ac.ir/article_30571_51dcc570af27126923eca14c832de010.pdf} } @article { author = {میرزابابایی, سید مهدی}, title = {}, journal = {}, volume = {18}, number = {72}, pages = {67-88}, year = {2018}, publisher = {}, issn = {1735-0743}, eissn = {}, doi = {}, abstract = {}, keywords = {}, title_fa = {استعاره مفهومی سمع و اُذن در آیات قرآن}, abstract_fa = {در معناشناسی شناختی، استعاره مفهومی، نگاشت قلمرو مبدأ به سمت قلمرو مقصد می‌باشد، همراه با تناظرهایی (نگاشت‌های مفهومی) بین حوزه مبدأ و حوزه مقصد. در این روش به وسیله استعاره مفهومی، از طریق قلمرو تجربی به‏طورتقریبی بر قلمرو تجربی دیگرنگاشت می‌شود. در این اتفاق قلمرو دوم تا حدی از طریق قلمرو اول درک می‌شود. این نوشتار دو واژه «سمع» و «اُذن» را با روش استعاره مفهومی، در آیات قرآن تحلیل و بررسی نموده است. واژه سمع به صورت اسمی و فعلی در قرآن استعمال گردیده که این واژه همواره در حالت اسمی به شکل مفرد بیان می‌گردد. در لغت معانی گوناگونی برای این واژه ذکر شده است که اُذن یکی از آن معانی می‌باشد. آیات قرآن به‏طوراستعاری ملکیت سمع را بیان می‌دارند. نظریه استعاره مفهومی در معناشناسی شناختی مترصد است با توجه به نگاشت‌های موجود بین قلمرو مبدأ و مقصد، درک بهتر و صحیحی از حوزه مقصد ارائه نماید. همان‌گونه‏که در اعیان خارجیه ملکیت امری انتزاعی است، ولی ثمن و مثمن امور حقیقی تلقی می‌گردند، خداوند مالک سمع، به عنوان امری حقیقی تلقی می‌گردد. آفرینش سمع در آیات قرآن به گونه‌ای مطرح می‎شود که ضمن بیان ایجاد این دستگاه مدرکه در وجود انسان، خلقت این بخش فرابدن از دیگردستگاه‌های بدنی بشر متمایز گردد. قرآن سرشت سمع را نه تنها از بعد بدنی متمایز معرفی می‌نماید که این قوه را از دیگرقوای مدرکه نیز تفکیک می‌کند. در مفهوم‏سازی قرآن، سمع از بصر، عقل، فؤاد و قلب کاملاً مستقل معرفی می‌گردد. آیات قرآن حتی سمع را از اذن تفکیک نموده، این دو را از یکدیگر متمایز معرفی می‌کند. واژه اذن در قرآن به عنوان ابزاری در دستگاه حس شنوایی مطرح می‌شود. قرآن برای این بخش از دستگاه شنوایی موانعی ذکر می‌کند. اگر برای اذن مانعی محقق گردد، اگرچه فرد از شنیدن انواع اصوات محروم نمی‌گردد، برای سخن حق، استماع نخواهد داشت.   }, keywords_fa = {سمع,اذن,استعاره مفهومی,حس شنیداری}, url = {https://zehn.iict.ac.ir/article_30572.html}, eprint = {https://zehn.iict.ac.ir/article_30572_16c9a8df60c09e8c895ee800667fac4a.pdf} } @article { author = {اسماعیلی, زهرا and حکاک, سیدمحمد}, title = {}, journal = {}, volume = {18}, number = {72}, pages = {89-112}, year = {2018}, publisher = {}, issn = {1735-0743}, eissn = {}, doi = {}, abstract = {}, keywords = {}, title_fa = {استقرا و تجربه در نظر فارابی}, abstract_fa = {  مشکل استقرا یکی از مسائلی است که فیلسوفان بسیاری برای حل آن کوشیده‌اند. اینکه آیا می‌توان با مشاهده جزئیات به دانش کلی و یقینی دست یافت، مسئله‌ای بوده که در تمام ادوار ذهن فیلسوفان را به خود مشغول داشته است. فارابی نیز در این مسیر گام نهاده و سعی کرده است در ابتدا استقرا را در قالب قیاس بریزد تا بتواند نتیجه حاصل از آن را یقینی کند؛ اما خودش ناکارآمدی آن را در می‌یابد، سپس با تلفیق استقرا و تمثیل، روشی جدید پیشنهاد می‎کند. در این نوشتار، درابتدا شرح فارابی بر استقرای ارسطو آن‏چنان‏که در آنالوطیقای اول آمده، بررسی می‌شود. در مرحله‌ بعد نظر فارابی در کتاب القیاس می‌آید و سپس «نقله» که حاصل تلفیق تمثیل و استقراست، به عنوان راهکار پیشنهادی او برای حل مشکل استقرا معرفی می‌شود. در آثار حکما و منطق‌دانان مسلمان ممکن است این بحث، یعنی نقله در ذیل بحث تمثیل مطرح شده باشد؛ ولی به نظر می‌رسد این کار تحت تأثیر متکلمان صورت گرفته باشد. تکنیک نقله ازآنجاکه امکان گسترش علم را فراهم می‌سازد، بیشتر برای حل مشکل استقرا کارآمد است. در ادامه تجربه در آثار فارابی بررسی می‌شود و در آخر، پس از تحلیل نظر فارابی در خصوص قیاسی‎کردن استقرا به این نتیجه می‌رسیم که قیاس به دلیل داشتن تفاوت ماهوی با استقرا، ابزار مناسبی برای توجیه استقرا نیست و نقله نیز هرچند دانش عمیق‎تری در باب موضوع مورد نظر تولید می‌کند، همچنان در دست‎یافتن به یقین ناکام می‌ماند.}, keywords_fa = {فارابی,استقرا,نقله,استدلال به شاهد بر غایب,تجربه}, url = {https://zehn.iict.ac.ir/article_30573.html}, eprint = {https://zehn.iict.ac.ir/article_30573_039d21113834df6efb8c564c315f8fe0.pdf} } @article { author = {رمضانی حسین آباد, حسین}, title = {}, journal = {}, volume = {18}, number = {72}, pages = {113-146}, year = {2018}, publisher = {}, issn = {1735-0743}, eissn = {}, doi = {}, abstract = {}, keywords = {}, title_fa = {الگوی ساختاریِ توسعۀ نظام دانش و دلالت‌های آن از منظر قرآن کریم در چارچوب مبانی حکمت متعالیه}, abstract_fa = {  توسعه در وجه انضمامیِ خود، تابعِ بسط و تعالیِ نظر و عمل به نحو توأمان است. به همین وزان، توسعه در واقعیت اجتماعی، نسبتی متقابل با توسعۀ نظام دانش و علوم دارد. اینکه سنخ دانش و علوم چگونه و بر مبنای چه الگوی ساختاری و ارزشی‌ای بسط یابد، متأثر از مبانی معرفتی حاکم بر نگرش فردی و جمعی پدیدآورندگان علوم و نیز تجارب ایشان است. این، بدان معناست که نحوۀ توسعۀ دانش و علوم، گرانبار از پیش‌فرض‌هایی است که خواه ناخواه با پذیرش یک الگوی ساختاری، تسری و امتداد می‌یابند؛ ازاین‌رو هر دستگاه معرفتی بایسته است مبتنی بر مبانیِ خود، الگوی توسعۀ منظومۀ دانش و علوم را شناسایی نموده، رهیافتی روش‌شناختی نسبت به توسعۀ دانش و علوم‌ داشته باشد. مقالۀ حاضر از منظر این ضرورت، با استفاده از مبانی حکمت متعالیه، به تأمل در الگوی ساختاریِ توسعۀ نظام دانش و علوم بر مبنای دلالت‌های آیات قرآن کریم پرداخته است. هدف این مقاله، ترسیم یک الگوی عام طبقه‌بندی دانش نیست، بلکه آن است که بتواند با شناساییِ مبادی معرفت، در نظام روابط انسان از منظر دلالت آیات قرآن کریم، نحوۀ بسط دانش و علوم را شناسایی و تبیین نماید.   }, keywords_fa = {توسعه,نظر,عمل,دانش,علوم,حکمت متعالیه,قرآن}, url = {https://zehn.iict.ac.ir/article_30574.html}, eprint = {https://zehn.iict.ac.ir/article_30574_232771bf97809ec11405c4b13e35b006.pdf} } @article { author = {فتح طاهری, علی}, title = {}, journal = {}, volume = {18}, number = {72}, pages = {147-196}, year = {2018}, publisher = {}, issn = {1735-0743}, eissn = {}, doi = {}, abstract = {}, keywords = {}, title_fa = {ماهیت شهود و ویژگی‌های آن در معرفت‏شناسی کانت}, abstract_fa = {فلسفه کانت بر تمایز میان دو قوه شناخت، یعنی شهود و تفکر یا حس و فهم استوار است. این دو قوه برای معرفت ضروری‌اند و هیچ یک را نمی‌توان به دیگری تحویل کرد. از این دو قوه، شهود اهمیت بسزایی دارد؛ زیرا محتوای معرفت درنهایت از طریق آن حاصل می‎شود و عینیت معرفت از رهگذر آن ممکن می‌گردد. کانت برای شهود به دو ویژگی تفرد و بی‌واسطگی اشاره می‌کند و آنها را در مقابل دو ویژگی کلیت و با واسطگی مفاهیم قرار می‎دهد. کانت‏پژوهان در خصوص معنا و اهمیت این ویژگی‎ها و نسبت آنها با یکدیگر قرائت‎های متفاوتی دارند. در این مقاله پس از بیان معنای شهود و ویژگی‌های آن بر اساس نظریه معرفت کانت، قرائت‌های متفاوت در خصوص نسبت این ویژگی‎ها مورد بررسی و نقد قرار می‎گیرد و در پایان به نظر مختار نویسنده اشاره می‌شود. * این مقاله با حمایت دانشگاه بین‏المللی امام خمینی€ و از طرح تحقیقاتی دوره فرصت مطالعاتی در دانشگاه تگزاس در آستین امریکا استخراج شده است. نویسنده بر خود لازم می‌داند از مسئولان هر دو دانشگاه، به‎ویژه پرفسور ایان پروپس و پرفسور دیوید سوسا، استادان محترم گروه فلسفه دانشگاه تگزاس تشکر نماید.  }, keywords_fa = {کانت,شهود,حس,تفرد,بی‌واسطگی}, url = {https://zehn.iict.ac.ir/article_30575.html}, eprint = {https://zehn.iict.ac.ir/article_30575_aecf3231165ca5d01dded8a1bbe02d16.pdf} } @article { author = {صیدی, محمود and مرادی, حسن}, title = {}, journal = {}, volume = {18}, number = {72}, pages = {177-196}, year = {2018}, publisher = {}, issn = {1735-0743}, eissn = {}, doi = {}, abstract = {}, keywords = {}, title_fa = {نقادی انتقادهای شیخ احمد احسائی به قوه خیال و مبانی آن در حکمت متعالیه}, abstract_fa = {  قوه خیال و ادراکات آن از مهم‎ترین مسائل حکمت متعالیه می‎باشد که ملاصدرا بحث‎های زیادی را به آنها اختصاص داده است. برخی از نظریات او در این زمینه مانند فاعل‎بودن نفس در ادراکات حسی و خیالی و تجرد قوه خیال، بی‌سابقه بوده و اولین‏بار توسط صدرالمتألهین ارائه گشته است. شیخ احمد احسائی اشکالات و انتقادهای بسیاری را به دلایل و مبانی ملاصدرا در این زمینه وارد می‌داند و آنها را به چالش می‌کشد. این انتقادها درباره تجرد قوه خیال، فاعلیت آن نسبت به صورت‌های خیالی، ناسازگاری درونی دیدگاه ملاصدرا در این زمینه و شدت‏یافتن ادراکات خیالی به هنگام مرگ و در آخرت است. در پژوهش حاضر اثبات گردیده که این‎گونه انتقادها ناشی از عدم توجه کافی به مبانی صدرایی در این زمینه از جمله وحدت تشکیکی وجود، حرکت جوهری و اتحاد عالم و معلوم بوده و احسائی در انتقادهای خود گرفتار مغالطه شده است.  }, keywords_fa = {ملاصدرا,احسائی,قوه خیال,ادراک}, url = {https://zehn.iict.ac.ir/article_30576.html}, eprint = {https://zehn.iict.ac.ir/article_30576_5e0d7e8d644defc762085b497d2148a4.pdf} } @article { author = {گرجیان, بهمن and عباس زاده, فرنگیس}, title = {}, journal = {}, volume = {18}, number = {72}, pages = {197-222}, year = {2018}, publisher = {}, issn = {1735-0743}, eissn = {}, doi = {}, abstract = {}, keywords = {}, title_fa = {بررسی نقش دستوری، معنایی و کاربردشناختی ساختار بدل در آیات قرآن با تکیه بر رویکردهای نظری مییر و کویرک}, abstract_fa = {در زبان‎شناسی جدید شناخت بافت زبانی و فرازبانی در حوزه مطالعات قرآنی برای تشخیص مفهوم واژگان و متن مورد توجه قرار گرفته است. قرآن به لحاظ زبان‎شناسی از آرائه‎های ادبی، اصطلاحات و مفاهیم عرفانی استفاده کرده است. در این پژوهش از رویکردهای نظری کویرک و همکاران و مییر به منظور تجزیه و تحلیل ساختار نحوی و معنایی و کاربردشناختی پیروی شد. در هر دو رویکرد محدودیت‎های نحوی، معنایی و کاربردشناختی بدل مطرح شده‌اند. یافته‎های تحقیق ضمن ارائه طبقه‎بندی انواع بدل در قرآن کریم، حاکی از آن بود که بدل در قران کریم به عنوان یک آرایه ادبی به فراهم‎کردن اطلاعات معنایی مناسب برای خواننده می‏پردازد که می‎تواند بین جمله‏واره‎های همپایه و پیرو ارتباط نحوی و معنایی برقرار کند. با کاربرد صحیح بدل در جمله می‌توان گفتاری با سبک زبانی و ادبی مناسب داشت که برای همگان قابل فهم باشد. نتایج این پژوهش نشان داد که کاربرد بدل در قرآن کریم از لحاظ ساختاری می‌تواند تأثیر زیادی در ارتباط معنایی بین صورت بدل (دستوری یا ساختاری) و معنای آن ساختار (نقش معنایی) ایفا کند. این ارتباط به فهم خواننده از نقش کاربردشناختی بدل منجر می‎گردد. ساختارهای کاربردشناختی در این آیات عبارت بودند از تعهدی، اظهاری، ترغیبی و عاطفی که نشان از قاطعیت خداوند هنگام سخن‎گفتن از روز رستاخیز، هشدار و سعی در بیداری غافلان و کافران، تأکید خداوند بر  حتمی‎بودن وقوع قیامت و اخطار به گناهکاران به ترس از آن است.}, keywords_fa = {بدل,نقش دستوری,نقش معنایی,نقش کاربردشناختی}, url = {https://zehn.iict.ac.ir/article_30577.html}, eprint = {https://zehn.iict.ac.ir/article_30577_89cc35ad030610946718e05b9011cbb1.pdf} } @article { author = {translator, translator}, title = {}, journal = {}, volume = {18}, number = {72}, pages = {1-11}, year = {2018}, publisher = {}, issn = {1735-0743}, eissn = {}, doi = {}, abstract = {}, keywords = {}, title_fa = {abstracts}, abstract_fa = {contents The systematic extraction model of the knowledge sources and tools from The Holy Quran/ Ali Mowlaei, Mahdi Golshani Critical Analysis of Epistemological Principles of Cartesian Humanism Based on Allameh Mohammad-Taqi Ja'fari's Thoughts/ Narges Aboul-Qasemian, Abdollah Nasri, Fazlollah Khaleghian Conceptual metaphor of hearing and ear on verses of Quran/ Sayyed Mahdi Mirzababaei Al-Farabi on Induction and Experience/ Zahra Esmaeili, Sayyaed Mohammad Hakkak The structural model of development of knowledge and its implications from the point of view of the implications of the Quranic Verses/ Hosein Ramezani Hosin-Abad The Nature of Intuition and its Characteristics in Kant's Epistemology/ Ali Fath Taheri Critical investigation of Sheikh Ahmad Ahsai's Criticis to the power of imagination and its foundations in transcendental wisdom/ Mahmoud Seidi, Hasan Moradi Reviewing the syntactic, semantic and pragmatic functions of the apposition structure in the Holy Quran concerning Meyer and Quirk theoretical approaches/ Bahman Gorjian, Farangis Abbaszadeh}, keywords_fa = {The systematic extraction model of the knowledge sources and tools from The Holy Quran}, url = {https://zehn.iict.ac.ir/article_30578.html}, eprint = {https://zehn.iict.ac.ir/article_30578_cedb1a6fd10b7f65017d7958ff5566c9.pdf} }