2
دانشجوی دکتری فلسفه و کلام اسلامی دانشگاه علامه طباطبائی
چکیده
ملاصدرا نظریه تطابق عوالم را از عرفان برای اثبات علم تفصیلی خداوند در مقام ذات وارد فلسفه خویش مینماید. ایشان بدون کمترین انحرافی از اصالت وجود و بدون آنکه کوچکترین آسیبی به وجود بحت و صرف و بسیطبودن خداوند برسد، حضور ماهیات را در عوالم برتر و حتی عالم الوهیت به اثبات میرساند؛ آنگاه با توجه به علم خداوند به ذات خویش، علم خداوند به جمیع اشیا و ماهیات را در مقام ذات به اثبات میرساند. چگونگی حضور ماهیات در عوالم برتر که ثمره تطابق وجودی عوالم است، دستاوردی است که نه تنها علم الهی بلکه معضل اصلی معرفتشناسی یعنی چگونگی حکایتگری مفهوم ذهنی نسبت به خارج را نیز حل مینماید. ملاصدرا وحدت ماهیت را در دو موطن عین و ذهن مسلم میداند و از سوی دیگر اینهمانی وجودی را مناط علم و منشأ تطابق ماهوی معرفی میکند. با توجه به حدّ وجودبودن ماهیت و تفاوت درجه وجود عینی و ذهنی، چگونگی تطابق ماهوی عین و ذهن محل سؤال بوده و حلّ آن در فهم چگونگی تطابق عوالم است که مسئله مورد پژوهش ماست.