تبیین و تحلیل علم پیشینی خداوند به موجودات، نقش مؤثری در روشنشدن اصل حقیقت «آگاهی» دارد؛ زیرا هر کمالی در ممکنات سریان داشته باشد، جلوهای از کمال الهی است. یکی از نظریات مورد توجه فلاسفه در باب علم پیشینی خداوند دیدگاه صدرالمتألهین و پیروان او در حکمت متعالیه است؛ ازاینرو ارزیابی این دیدگاه در شناخت اصل حقیقت آگاهی مفید است. صدرالمتألهین به استناد قاعدة «بسیط الحقیقه، کل الأشیاء»، علم پیشینی خداوند را بر مبنای واجدیت وجود بسیط خداوند بر هر وجودی تبیین میکند و سپس او این دیدگاهش را بر دیدگاه عرفا که مبتنی بر نظریه اعیان ثابته است، منطبق میداند. دیدگاه او در این باب گرچه از طرف فلاسفه بعد از خودش تلقی به قبول شده، به نظر نگارنده این دیدگاه توالی فاسدی دارد که پذیرش آن را ناممکن میگرداند؛ علاوه بر اینکه انطباقش با دیدگاه عرفا تفسیری است بما لا یرضی صاحبه.