تبیین نحوه ادراک از مهمترین مباحث معرفتشناسی در مکاتب فلسفی است. مُثل افلاطون، تجرید ارسطو، مواجهه ابنسینا، انشا و مشاهده ملاصدرا، عنوان کلی سبزواری و... نمونههایی از تلاش برای تبیین نحوه ادراک در نفس انسانی بودهاند. در دوره اخیر علامه طباطبایی دیدگاهی متفاوت در ادراک حسی ارائه کرد. به نظر علامه حصول ادراک حسی، مسبوق به شهود حقایق مثالی به علم حضوری است. واقعیت مساوق وجود است و ماهیت اعتباری اضطراری است که از جهت ارتباط نفس با مقدمات طبیعی حاصل شده است. عرفا نیز با تأکید بر وجود واحد مطلق، تعینات و ماهیات را حاصل نسبت و اعتبار معرفی کردهاند. در این مقاله به روش تحلیلی، دیدگاه علامه را تقریر کرده و نزدیکی ایشان به مبانی عرفانی در هستیشناسی و معرفتشناسی را نشان دادهایم. علامه در این نگاه علم حصولی را نه مرتبط با ماهیت خارجی یا حدود وجود مادی که در مواجهه حضوری با وجود، تبیین نموده و از این رهگذر به نگاه عرفان نظری نزدیک شده است.