هیات علمی گروه منطق فهم دین / پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی
چکیده
با توجه به مبنای هستیشناختی و معرفتشناختیِ «رئالیسم شبکهای» که پدیدهها را دارای وجود استقلالی از فاعل شناسا و قابل کشف و دارای ابعاد، سطوح، لایهها و زوایای مختلف- هم در اصل وجودشان و هم در ظهور و بروزشان- میداند، روش موجّه برای کشف حداکثری از واقعیتها چیست؟ فرضیة مؤلف در پاسخ به این مسئله چنین است: «روش تحقیقِ شبکهای که مبتنی بر گسترۀ شبکۀ هستی و معادلات حرکت در این شبکه است، روش موجه برای کشف حداکثری از واقعیتهاست». مقصود از «شبکة هستی» در این فضا، نقشه روابط کل موجودات با یکدیگر است و مقصود از «معادلات حرکت در شبکه هستی» برایندگیری از کمّ و کیف روابط میان پدیدهها برای ایجاد یک تغییر است. در این روش از سه ابزار هستیشناختی، بهطورخاص استفاده میشود: «علل اربع»، «مقولات عشر» و «مقومات سته حرکت». این سه ابزارِ راهبردی، مسئولیت تجزیه پدیدهها به اجزا و روابطشان و سپس ترکیب آنها برای دستیابی به اثر جدید را به عهده دارند. این ابزارهای فلسفی با قرائت حکمت متعالیه، در تمام پدیدههای فردی و جمعی، ذهنی، روحی و رفتاری، مُلکی و ملکوتی، حقیقی و اعتباری- بر اساس منشأ اعتبار یا انتزاعشان- کارایی دارند و میتوانند وحدت را به کثرت تبدیل کرده، سپس کثرات را به وحدت برسانند.
ایمان، محمدتقی؛ مبانی پارادایمی روش های کمی و کیفی تحقیق در علوم انسانی؛ قم:پژوهشگاه حوزه و دانشگاه، 1388.
توانا، محمد علی؛ «پارادایم واقعگرایی انتقادی در فراسوی اثباتگرایی و هرمنوتیک: به سوی روششناسی میان رشتهای»؛مطالعات میان رشته ای در علوم انسانی، ش25، زمستان 1393، ص27-56.
حسنی، سید حمید رضا و مهدی علیپور؛ پارادایم اجتهادی دانش دینی؛قم: پژوهشگاه حوزه و دانشگاه، 1390.
حسینزاده، محمد؛ پژوهش تطبیقی در معرفتشناسی معاصر؛قم:مؤسسه امام خمینی، 1390.