حکیم سبزواری در فضای حکمت متعالیه و با مبانی مسلّم متعالی و گذر از چارچوب مماشات با مبانی فلاسفه پیشین، به اقامه براهینی در اثبات اتحاد عقل و عاقل همت گماشته است. برخی مبادی این براهین در پوسته و ظاهر، نه در مغز و محتوا، همان مبادی حکمای پیشین است. از جملة این براهین، تکیه بر عینیت ذهن و ذهنی است. این برهان بر مبانی مسلّم و متقن حکمت متعالیه مبتنی است. از جمله این مبانی است: شناخت دقیق ذهن و رابطة وجودی آن با ذهنیات، نیز چیستی و هویت علم و رابطة نفس و قوا که همه از مبانی خاص حکمت متعالیه است. این برهان در گام اول به عنوان تأییدیهای بر اتحاد عاقل و معقول مطرح شده است زیرا به نظر میرسد از تشبیه رابطة ذهن و ذهنی با رابطة خارج و خارجی و تمثیل آن دو به یکدیگر کمک میگیرد. اما در گام واپسین، استناد به مبانی ویژه حکمت متعالیه و فضای حاکم بر آن، به قوت خود میگراید و به عنوان برهان مطرح میگردد و شائبة تشبیه و تمثیل ذهن به خارج را میزداید، از این منظر که ذهن از مراتب خارج است و رابطه خارج و خارجی بر همه مراتب عین حاکم است.