1
گروه منطق فهم دین، پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، تهران، ایران
2
گروه فلسفه علوم اجتماعی، دانشکده فرهنگ، علوم اجتماعی و رفتاری، دانشگاه باقرالعلوم علیهالسلام، قم، ایران
چکیده
چگونگی ادراکات ذهنی و بازنمود عالم واقع در عالم ذهن، پرسشی معرفتشناختی است که در طول تاریخ، ذهن اندیشمندان را به خود مشغول داشته است. بر محور پاسخ به این پرسش، دو جریان عمده شکل گرفت که یکی بر تناظر جزء به جزء ذهن و عین همچون بازتاب تصویر بر آینه اصرار دارد و جریان دوم، معرفت بشری را سراسر برساختة ذهن میداند که راهی به عالم عین ندارد. در این میان، برخی ادراکات ذهنی را محصول تعامل و تفاعل ذهن و واقعیت خارجی میدانند. رئالیسم انتقادی اگرچه جهان خارج را مستقل از ذهن فاعل شناسا مفروض میگیرد، اما ادراک جهان خارج را مساوی با جهان بیرونی نمیداند. براین اساس، وارسی نقادانة معرفت خود از جهان را لازمة دستیابی به معرفتی معتبر میداند. مقاله حاضر، ضمن پذیرش برخی دعاوی رئالیسم انتقادی، نشان میدهد رویکرد انتقادی به مسئله صدق نمیتواند در همة گزارهها مبنا و معیار قرار بگیرد.